به گزارش تحریریه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با افزایش کنشگریهای ج.ا.ایران در تحولات منطقه و فرامنطقه، ایران هراسی از طریق رسانههای بینالمللی و ﻣﻨﻄﻘﻪای بهعنوان یکی از گزینههای اصلی مدنظر دشمنان ج.ا.ایران برای مهار کنشگریهای خارجی ایشان، قرار گرفت. افغانستان ازجمله کشورهایی است که در دهههای اخیر و بهویژه پس از اشغال آن توسط آمریکا و متحدانش، همه ساله شاهد موجهای کوچک و بزرگِ ایران هراسی بوده است. در این راستا، دشمنان نظام همواره با استفاده از تاکتیکهای عملیات روانی، در تلاش برای اثرگذاری بر عقاید، احساسات، انگیزهها و رفتارهای جامعه افغانستان و ایران با هدف زمینهسازی برای نیل به اهداف تفرقه افکنانه خود بودهاند.
انتشار خبر کشته شدن حدود ۳۰۰ مهاجر افغانستانی در مرز ایران و پاکستان توسط مرزبانان ج.ا.ایران، آخرین موج ایجاد شده در راستای تحقق پروژه مذکور بود. خبر کشته شدن این حجم از اتباع افغانستانی و انتشار گسترده این خبر کذب، نگارنده را بر آن داشت که به تبیین پروژه ایران هراسی در منطقه با تأکید بر افغانستان پرداخته و به سؤالهایی در این زمینه پاسخ دهد.
ازجمله این سؤالها این است که
۱- طراح و مجریان پروژه ایران هراسی در افغانستان چه کسانی هستند و منافع آنان از تحقق این پروژه چیست؟
۲- ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ تأثیرگذار ﺑﺮ شکلگیری اﯾﺮان ﻫﺮاﺳﯽ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن کدام است؟
گزارش تحلیلی حاضر، تلاشی برای پاسخ دادن به این پرسشها در بحبوحۀ موج اخیر پروژه ایران هراسی و تلاشهای دشمنان ج.ا.ایران برای تعمیق آن است. از این رو، در این نوشتار ابتدا به بررسی خبر کشته شدن مهاجران افغانستانی توسط مرزبانان ج.ا.ایران و حواشی واکنشها به این خبر پرداخته شده و سپس، سابقه پروژه ایران هراسی در افغانستان و عوامل مؤثر در شکلگیری و گسترش آن مورد مداقه قرار گرفته است. در ادامه، ارتباط و اهداف مشترک دو پروژه ایران هراسی در افغانستان و افغان هراسی در ج.ا.ایران ذکر شده و نهایتاً نیز به جمعبندی نتایج حاصل پرداخته میشود.
کشته شدن اتباع افغانستانی در مرز ایران و افغانستان
برخی پایگاهها و رسانههای خبری معاند ج.ا.ایران ازجمله «صدای بلوچستان»، «رصد بلوچستان» و «افغان اینترنشنال» در تاریخ۲۷ مهر ۱۴۰۳ با انتشار تصاویر و ویدیوهایی جعلی به نقل از رسانه «حالوش» مدعی شدند که تعدادی از مهاجرین افغانستانی در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۳ در نتیجه برخورد با مینهای کار گذاشته شده سپاه پاسداران در منطقه مرزی کلهگانِ شهرستان سراوان کشته و زخمی شدهاند. در ادامه، این منابع خبری که سابقه طولانی در فعالیتهای ضد نظام ج.ا.ایران دارند، با انتشار تصاویر و فیلمهای جعلی دیگری عنوان داشتند که در شامگاه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ نیروهای نظامی ج.ا.ایران به سوی ۳۰۰ پناهجوی افغانستانی در منطقه مرزی مذکور تیراندازی کرده و متعاقب این امر، بیش از ۲۰۰ نفر از این مهاجرین کشته و زخمی شده و تنها ۷۰ نفر از آنها زنده ماندهاند. این پایگاههای خبری همچنین افزودند که پیکر ۱۳ تن از این کشتهشدگان در سردخانه شهرستان سراوان است و به زودی در این شهر دفن خواهند شد.
انتشار اخبار کذب پیرامون موضوع مهاجرین افغانستانی و ج.ا.ایران، به موارد فوق محدود نشد و مجدداً رسانههای معاند از کشته و زخمی شدن بیش از ۱۵۰ نفر از مهاجرین افغانستانی در منطقه مرزی کلهگان در نتیجه انفجار مین و تیراندازی مأمورین مرزبانی در بیست و ششم مهر ماه خبر داده و مصاحبههای خود با برخی از مجروحین این حادثه را نیز منتشر کردند.
واکنشها به خبر کشته شدن اتباع افغانستانی
در واکنش به این خبر که بهسرعت توسط پایگاههای خبری در فضای مجازی بازنشر میشد، مقامها، شخصیتها و برخی سازمانهای خارجی سه رویکرد متفاوت را اتخاذ کردند: ۱- برخی بدون اطلاع از صحت و سقم این خبر، اقدام ایران را محکوم کردند. ۲- برخی حکومت طالبان را مقصر دانستند. ۳- برخی نیز به تکذیب و تشکیک خبر پرداخته و درخواست بررسی صحت و سقم خبر را کردند.
در این راستا، "حمدا... فطرت" معاون سخنگوی طالبان اعلام کرد که دولت طالبان تحقیق در خصوص تیراندازی به مهاجران افغانستانی توسط نیروهای مرزبانی ایران را با تشکیل هیئتی به ریاست ملا "محمد ابراهیم صدر" معاون وزارت کشور طالبان آغاز کرده و پس از روشن شدن این رویداد، تصمیم لازم اتخاذ و اطلاعرسانی خواهد شد. همچنین "محمد نعیم حنفی وردک" معاون دفتر سیاسی طالبان در قطر از انتشار شایعات بیاساس پیرامون کشته شدن دهها مهاجر افغانستانی توسط مرزبانان ایرانی به شدت انتقاد کرد و خواستار مجازات کسانی شد که تلاش کردهاند تا روابط افغانستان با کشورهای همسایه را دچار چالش کنند. البته در ادامه، هیئت حقیقتیاب طالبان در تاریخ ۱۰ آبان با انتشار گزارشی بر ادعای تیراندازی و انفجار مین علیه مهاجران افغانستانی در مرز ایران صحه گذاشت و کشته شدن ۲ نفر و زخمی شدن ۳۴ نفر دیگر در این رویداد را تأیید کرد.
در مقابل، "حسن کاظمی قمی" سفیر و نماینده ویژه ج.ا.ایران در افغانستان نیز در این خصوص اعلام کرد که گزارشها پیرامون جان باختن دهها تبعه غیرقانونی در مرز سراوان صحت ندارد. وی افزود، پروژه افغان هراسی دیدگاه سیاسی دارد و حاصل تلاش مشترک کشورهایی است که به دنبال ایجاد تفرقه میان کشورهای ایران و افغانستان هستند. مشاور سفیر ایران نیز ضمن کذب دانستن این خبر، مهاجر هراسی را به انتقال دامنه بحران از اسرائیل به منطقه و ایران مرتبط دانست. سخنگوی وزارت امور خارجۀ ج.ا.ایران نیز از انتشار گزارش هیئت حقیقتیاب طالبان، ابراز نارضایتی کرد و افزود که محل این حادثه یک منطقۀ ناامن است و برای افغانستان، پاکستان و ایران روشن است که این منطقه، محل تردد قاچاقچیان انسان است.
همچنین سازمان عفو بینالملل، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، نماینده افغانستان در سازمان ملل متحد، رهبر جبهۀ متحد افغانستان (سمیع سادات)، رهبر جمعیت اسلامی (شاخه نور)، شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان و برخی از شخصیتهای دولت سابق افغانستان همچون رحمت ا.. نبیل، تمیم عاصی، محمدفرید حمیدی، مریم سما و ... ضمن محکوم کردن این موضوع، خواستار تحقیق بیشتر در خصوص کشته شدن اتباع افغانستانی توسط نیروهای نظامی ج.ا.ایران شدند.
سابقه پروژه ایران هراسی در افغانستان
ایجاد کینه و تفرقهافکنی بین دو ملت ایران و افغانستان که از جملۀ اهداف رسانههای معاند در پروژه ایرانهراسی است، سالهاست که با ضعف مدیریت رسانهای ج.ا.ایران، برخی از گامهای برنامۀ خود را محقق کرده است. حال آنکه ایران و افغانستان به دلیل مشترکات تاریخی، دینی، اجتماعی و فرهنگی بسیار، از دﯾﺮﺑﺎز دارای رواﺑﻂ ﮔﺴﺘﺮده و ﻣﺴﺘﺤﮑﻤﯽ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ بودهاﻧﺪ. اﯾﻦ رواﺑﻂ اگرچه در سالهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎ ﻓﺮاز و ﻓﺮودﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﺮاه ﺑﻮده، اﻣﺎ پیوستگی خود را تاکنون حفظ کرده اﺳﺖ.
ﺣﻀﻮر و ﻧﻔﻮذ اﯾﺮان در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن بهویژه ﺑﻌﺪ از ﺳﻘﻮط حکومت ﻃﺎﻟﺒﺎن در سال ۱۳۸۰ هـ .ش، ﻣﻮﺟﺒﺎت واﮐﻨﺶ آمریکا و متحدانش را ﻓﺮاﻫﻢ آورد و سبب شد تا این کشورها ضمن اﻗﺪامهای ﺳﺨﺖاﻓﺰاراﻧﻪ ﺑﺮای ﻣﻬﺎر اﯾﺮان ، در ﻋﺮﺻﻪ نرمافزاری ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﻧﻔﻮذ و ﻣﻬﺎر ج.ا.اﯾﺮان، ﺑﭙﺮدازد. پروژههای اﯾﺮان ﻫﺮاﺳﯽ در افغانستان و افغان هراسی در ج.ا.ایران که دارای اهداف مشترکی هستند، ازجمله اﯾﻦ اﻗﺪامهای نرمافزاری برای مهار ج.ا.ایران در افغانستان ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآید که طی دو دهه اشغال افغانستان توسط آمریکا و متحدانش به شدت پیگیری میشد و حتی مقامهای دولت سابق افغانستان نیز بر آن صحه میگذاشتند .
عوامل مؤثر در شکلگیری و گسترش پروژه ایران هراسی در افغانستان
پروژه ایران هراسی در افغانستان ریشه در عوامل متعدد داخلی و خارجی دارد. ازجمله مهمترین عوامل خارجی مؤثر در شکلگیری و گسترش این پروژه، سیاستهای ﺿﺪ اﯾﺮاﻧﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻓﺮاﻣﻨﻄﻘﻪ (عمدتاً آﻣﺮﯾﮑﺎ) و ﻣﻨﻄﻘﻪ (عمدتاً ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدی و ﭘﺎﮐﺴﺘﺎن) است. به موازات این عوامل خارجی، سیاستهای بعضاً ﻏﯿﺮﻣﻨﺴﺠﻢ ج.ا.اﯾﺮان در ﻗﺒﺎل ﻣﻬﺎﺟﺮﯾﻦ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻧﯽ ﻋﺎﻣﻞ دﯾﮕﺮی در راﺳﺘﺎی شکلگیری ﻓﺮآﯾﻨﺪ اﯾﺮان ﻫﺮاﺳﯽ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن میباشد که نیازمند وحدت رویه نهادهای مسئول در این حوزه است.
میزان تأثیر مؤلفههای خارجی بر پروژۀ سیستماتیکِ ایران هراسی را میتوان در مقایسه این رویداد کذب (کشتن ۳۰۰ مهاجر در مرز) با اخراج بیش از ۶۰۰ هزار نفر تبعه افغانستانی از پاکستان در یک سال اخیر مشاهده کرد. علیرغم اینکه پاکستان طرح اخراج اتباع غیر مجاز، انسداد مرز، کاهش شدید صادرات به افغانستان، سنگاندازی برای تجار افغانی، بالا بردن سطح تنش سیاسی، چندین بار حمله هوایی به برخی نقاط در افغانستان و ... را به اجرا گذاشت، اما شدت و گسترهی واکنشها از سوی افغانستان، جامعه بینالملل و رسانههای منطقه کمتر بود. حال آنکه اگر این طرح توسط ج.ا.ایران که پذیرای بیشترین تعداد از اتباع غیرمجاز افغانستانی است، به اجرا گذاشته میشد، به دلیل اقدامهای آمریکا و متحدانش در راستای پروژه ایران هراسی، با موجی از واکنشهای منفی منطقهای و بینالمللی و عملیات روانی شدید علیه خود مواجه میشد. تفاوت نگاه به اقدامهای ایران و پاکستان در خصوص افغانستان که نشئت گرفته از تأثیر اجرای پروژه ایران هراسی در افغانستان است، حتی توسط مقامهای دولت سابق افغانستان نیز به صراحت بیان شده است.
به عنوان مثال، "رنگین دادفر سپنتا" وزیر خارجه سابق افغانستان در کتاب خود (سیاست افغانستان؛ روایتی از درون) به صراحت بیان کرده است: «من هرگز به یاد ندارم که یک سازمان غیردولتی و یا افغانستانی که از غرب حمایت میشد، حتی از یک پروژه مشترک گفتگو و یا همکاری با ایران حمایت کرده باشد؛ در حالی که جلسههای گفتگو میان جوامع مدنی افغانستان و پاکستان و یا اعضای پارلمانهای دو کشور و موارد متعدد دیگر، همواره از جانب غربیها پشتیبانی میشد .»
ایران هراسی در افغانستان و افغان هراسی در ج.ا.ایران
پس از خروج ظاهراً نظامی آمریکا و متحدانش از افغانستان در سال ۱۴۰۰، پروژه ایران هراسی در افغانستان نهتنها متوقف نشد، بلکه پس از تشکیل حکومت دوم طالبان و آشکار شدن همکاریهای ایران و حکومت طالبان در حوزههای اقتصادی و امنیتی (مبارزه با داعش خراسان)، این پروژه بهویژه پیرامون موضوعات مهاجرین افغانستانی و حقآبه ج.ا.ایران، ﺑﻪ ﯾﮑﯽ از اﺑﺰارﻫﺎی اصلی دﺷﻤﻨﺎن ج.ا.اﯾﺮان علیه ایشان ﺑﺪل ﺷﺪ که نتایج تلاشهای دشمنان ج.ا.ایران در این پروژه را میتوان در برپایی ﺗﻈﺎﻫﺮات، حمله به کنسولگری ج.ا.ایران (نظیر کنسولگری هرات) و اثرگذاری منفی بر افکار عمومی مردم افغانستان پیرامون پرداخت حقآبه ج.ا.ایران توسط حکومت طالبان، مشاهده کرد. برخی اخبار منتشر شده نیز حاکی از آن است که آﻣﺮﯾﮑﺎ علیرغم خروج ظاهریاش از افغانستان، همچنان در تلاش برای اﺟﯿﺮ ﮐﺮدن اﻓﺮادی بهمنظور اﯾﺠﺎد جریانهای ﺿﺪ ﺷﯿﻌﯽ و ﺿﺪ اﯾﺮاﻧﯽ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن بهویژه از میان شیعیان افغانستان است. آمریکا در تلاش است ﺑﺎ ﺑﺮﭘﺎﯾﯽ ﺗﺠﻤﻌﺎت، ﺑﻪ ﻓﻀﺎی ﺿﺪﯾﺖ ﺑﺎ ج.ا.اﯾﺮان در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎنِ تحت تسلط طالبان، داﻣﻦ زده و همکاریهای کنونی آنان را بهویژه در حوزه مبارزه با داعش خراسان، متوقف سازد.
به موازات تلاشهای دشمنان و معاندین ج.ا.ایران در پروژه ایران هراسی در افغانستان، پروژه افغان هراسی در ج.ا.ایران نیز توسط آنان در حال پیگیری است. در دهه اخیر بهویژه پس از شکلگیری موجی جدیدی از مهاجرت اتباع افغانستانی به ج.ا.ایران در سال ۱۴۰۰، پروژه افغان هراسی در ج.ا.ایران شدت گرفت و خود را پس از انتشار گسترده تبلیغات سوء و اخبار کذب علیه مهاجرین، از طریق برخی اقدامهای مذموم نظیر ضربوجرح تعدادی از مهاجرین افغانستانی در برخی شهرهای ج.ا.ایران توسط برخی اجیرشدگان، به نمایش گذاشت. در سه سال اخیر، فضای ملتهب ایجاد شده که با خطدهی و فعالیت شدید دشمن به ویژه در رسانهها و شبکههای اجتماعی معاند (نظیر کانالهای تلگرامیِ «رصد بلوچستان»، «افغان اینترنشنال» و ...) و تحریک عصبیتهای قومی و ملی پیش میرود، مبتنی بر دو رویکرد ذیل است:
۱- تأکید بر حضور گسترده و ایجاد کلونیهای جمعیتی در برخی از کلان شهرها، افزایش بیقاعده مهاجران افغانستانی و نرخ بالای باروری آنها.
۲- بزرگنمایی برخی رویدادها و حواشی حضور مهاجران در ایران (خبرهایی که بعضاً از جرائم افغانستانیها منعکس میشود و خوراک هیجانی برای شبکههای اجتماعی است)
در هر دو پروژه (ایران هراسی و افغان هراسی) مذکور، حضور سلطنتطلبها و جریانهای استکباری معاند ج.ا.ایران به دلیل شناخت آنان از دو ملت ایران و افغانستان پررنگ است. این جریانها در تلاش هستند با تحقق گامبهگام این پروژهها نظیر اقدام اخیر آنان در انتشار خبر کذب کشته شدن ۳۰۰ تبعه افغانستانی در مرز و یا از طریق بازنشر تصاویر ویدیوهای قدیمی و ...، ضمن منحرف ساختن افکار عمومی مسلمانان دو کشور از آنچه منجر به اتحاد و همکاری دو ملت میشود، نظیر دفاع از مردم مظلوم غزه و لبنان و مبارزه با رژیم صهیونیستی، عمق نزاع و نفرت را در میان دو ملت بهحدی بالا ببرند که به بحران اجتماعی و نزاع میان دو ملت تبدیل شود.
جمعبندی
پروژه ایران هراسی ریشه در انقلاب اسلامی ایران، آغاز مبارزات ایشان علیه استکبار جهانی و ترس مستکبران جهان از گرایش مسلمانان و کشورهای آزادیخواه به ج.ا.ایران دارد. ایران هراسی در افغانستان ازجمله پازلهای این پروژه (ایران هراسی) است که با افزایش کنشگری ج.ا.ایران در افغانستان و اشغال این کشور توسط ایالات متحده آمریکا، به موازات پروژه افغان هراسی در ج.ا.ایران، به عنوان یکی از مهمترین گامهای تحقق پروژه ایران هراسی تعریف شده است. پروژه ایران هراسی در افغانستان اگرچه با بهرهگیری و اغراق در برخی رخدادهای محلی شعلهور میشود، اما نقش مؤلفههای خارجی در این پروژه بسیار محسوس است.
در گام سیستماتیکِ اخیرِ دشمنان و معاندین ج.ا.ایران در پروژه ایران هراسی (کشتار ۳۰۰ تبعه افغانستانی توسط ج.ا.ایران) مشاهده شد که حتی تعدادی از چهرههای مطرح سیاسی و مجاهدین دولت سابق افغانستان (شورای عالی مقاومت، استاد عطا و ...)، با این موج ایران هراسی که نشئت گرفته از یک خبر کاملاً کذب بود، همراه شدند. اگرچه محتمل است که این همراهی از ترس ملامت توسط برخی از افغانستانیها بوده باشد، اما در حال، لزوم مقابله هرچه سریعتر با «پروژه ایران هراسی در افغانستان» را یادآوری مینماید.
پایان/
نظر شما